دوباره میشکنه سکوت با بغضم
دوباره آدما حالت و میپرسن
دوباره مثل قدیم تو قلبم و بشکن
دوباره گریه کبودی چشمم
غیر تو کل شهر از حالم خبر داره
منو برگردون به زندگیم فقط با یه
نگاه سادت یه لبخند عادی
تو میگفتی زخمایی که بهم زدی حاد نیست
پس چرا گریه کردم
فقط یه چند وقته یکم سرد و گوشه گیرم
شبا تو خلوتم بهونت و میگیرم
واسه من گریه خوب نیست منی که مردم
منو ببخش ولی دوباره گریه کردم
دلم گرفته بدبین شدم به آینده
تنهام گذاشت رفت اونی که میگفت پابنده
اونی که حتی یه روز نبودمم میمرد
اونی که حتی رو اسم من قسم میخورد
چی شد من که واسه موندنت هر روز دعا کردم
جز تو با تموم آدمای توی شهر سردم
پس چرا گریه کردم
دوباره من دوباره ترس و دلهره
یه دل که از تو از خدا هم دلخوره
من به خاطرت از هرچی داشتم گذشتم
با خنده هات خندیدم با گریت گریه کردم
منی که کل دنیا میگفت یه آدم سردم
شدم یه دیوونه بی قرار لعنتی
شدم یه آدمی که نمیخوابه بعد از این
فریاد زدم بمون کنارم حتی نگام نکرد یه بارم
گفت هر چی بوده بینمون تمومه
گفتم اون مثل من دوست نداره دیووونه
فقط یه چند وقته یکم سرد و گوشه گیرم
شبا تو خلوتم بهونت و میگیرم
واسه من گریه خوب نیست منی که مردم
منو ببخش ولی دوباره گریه کردم
دلم گرفته بدبین شدم به آینده
تنهام گذاشت رفت اونی که میگفت پابنده
اونی که حتی یه روز نبودمم میمرد
اونی که حتی رو اسم من قسم میخورد
چی شد من که واسه موندنت هر روز دعا کردم
جز تو با تموم آدمای توی شهر سردم
پس چرا گریه کردم
دوباره میشکنه سکوت با بغضم
دوباره آدما حالت و میپرسن
دوباره مثل قدیم تو قلبم و بشکن
دوباره گریه کبودی چشمم
غیر تو کل شهر از حالم خبر داره
منو برگردون به زندگیم فقط با یه
نگاه سادت یه لبخند عادی
تو میگفتی زخمایی که بهم زدی حاد نیست
پس چرا گریه کردم
فقط یه چند وقته یکم سرد و گوشه گیرم
شبا تو خلوتم بهونت و میگیرم
واسه من گریه خوب نیست منی که مردم
منو ببخش ولی دوباره گریه کردم
دلم گرفته بدبین شدم به آینده
تنهام گذاشت رفت اونی که میگفت پابنده
اونی که حتی یه روز نبودمم میمرد
اونی که حتی رو اسم من قسم میخورد
چی شد من که واسه موندنت هر روز دعا کردم
جز تو با تموم آدمای توی شهر سردم
پس چرا گریه کردم
دوباره من دوباره ترس و دلهره
یه دل که از تو از خدا هم دلخوره
من به خاطرت از هرچی داشتم گذشتم
با خنده هات خندیدم با گریت گریه کردم
منی که کل دنیا میگفت یه آدم سردم
شدم یه دیوونه بی قرار لعنتی
شدم یه آدمی که نمیخوابه بعد از این
فریاد زدم بمون کنارم حتی نگام نکرد یه بارم
گفت هر چی بوده بینمون تمومه
گفتم اون مثل من دوست نداره دیووونه
فقط یه چند وقته یکم سرد و گوشه گیرم
شبا تو خلوتم بهونت و میگیرم
واسه من گریه خوب نیست منی که مردم
منو ببخش ولی دوباره گریه کردم
دلم گرفته بدبین شدم به آینده
تنهام گذاشت رفت اونی که میگفت پابنده
اونی که حتی یه روز نبودمم میمرد
اونی که حتی رو اسم من قسم میخورد
چی شد من که واسه موندنت هر روز دعا کردم
جز تو با تموم آدمای توی شهر سردم
پس چرا گریه کردم